خواستن جدى در دعا
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
(قحطى سراسر حجاز را فرا گرفت بود، مردم به حضور پيامبر اسلام (ص ) آمدند و از آن حضرت خواستند، دعا كند و از درگاه خدا درخواست باران نمايد).
رسول خدا(ص ) از خدا خواست تا بارانش را فرو فرستد، باران بسيار آمد، به طورى كه مردم از غرق شدن ترسيدند، و گفتند: اين بارندگى شديد و بسيار موجب غرق شدن خواهد شد، پيامبر(ص ) با دست اشاره كرد و گفت :((خدايا! بارانت را به اطراف مدينه بفرست ، بر ما نفرست )).
ابرها به اطراف مدينه بفرست ، بر ما نفرست )).
ابرها به اطراف پراكنده شدند.
جمعى از اصحاب از رسول خدا (ص ) پرسيدند:((يك بار از درگاه خدا طلب باران كردى ، ولى باران نيامد، سپس طلب باران كردى ، باران آمد، چرا بار اول نيامد بار دوم آمد؟!)).
پيامبر (ص ) در پاسخ فرمود:
((انى دعوت وليس لى فى ذلك نيه ، ثم دعوت ولى فى ذلك نيه ))
:((من (بار اول ) دعا كردم ولى تصميم جدى براى دعا و درخواست نداشتم ، ولى بار دوم ، در دعا تصميم جدى داشتم
صفحه قبل 1 صفحه بعد